روند برگزاری رفراندوم نظام جمهوری اسلامی ( اسفند 57 و فروردین 58 )
رفراندوم تغییر نظام شاهنشاهی به جمهوری اسلامی
دكتر صادق طباطبایی : « [به امام] گفتم آقا ، حالا كه دنیا شما و رهبری شما و این انقلاب به این عظمت را پذیرفته و به رسمیت شناخته است ، چه نیازی به رفراندوم داریم ؟ من مطمئن هستم اگر شما جمهوری اسلامی را به عنوان نظام سیاسی كشور اعلام كنید ، هم مردم ما و هم دنیا آن را خواهند پذیرفت . ایشان در جواب گفتند شما الان نمیفهمید . پنجاه سال دیگر خواهند گفت با سوء استفاده از احساسات مردم ، نظام مورد نظر خود را بر مردم تحمیل كردند. »
تأكید امام بر برگزاری سریعتر رفراندوم
دكتر صادق
طباطبایی ، كه از مجریان برگزاری رفراندوم بوده است میگوید : « 12 روز از
پیروزی انقلاب نگذشته بود كه مرحوم حاج احمد آقا خمینی گفتند ، امام
میگویند رفراندوم باید هرچه زودتر برگزار شود . من با آقای دكتر صدر حاج
سید جوادی در وزارت كشور دیدار كردم و پیام امام را به ایشان دادم . وزیر
كشور گفت ما الان تشكیلات سالم اداری در كشور نداریم . حتی پاسبانها نه
میتوانند با لباس و اونیفورم سابق سركار بروند و نه ابزار بیسیم و ماشین
دارند ، كلانتریها هم اكثر در روزهای آخر به شدت آسیب دیده است .
در
مراكز استانها و شهرها هم استانداران و فرمانداران هنوز مستقر و مسلط به
اوضاع نشدهاند . انجام امر امام چند ماهی فرصت نیاز دارد . من مطلب را به
احمد آقا طی یك تماس تلفنی اطلاع دادم . كمی بعد ایشان تلفن كرد و گفت امام
میفرمایند ، اگر كمی بجنبید ، این كار انجام میشود . دو روز بعد احمدآقا
مجددا زنگ زد و گفت امام میگویند قصه رفراندوم به كجا رسید ؟ من گفتم
مطلب تازهای ندارم .
ایشان گفت امام معتقدند خود شما به وزارت كشور
بروید و با تجربه كار سازمانی كه از انجمنهای اسلامی دارید ، سامان دادن
به این امور را خود بر عهده بگیرد . كمی فكر كردم و گفتم من كه نمیتوانم
فردا صبح به دیدار وزیر بروم و بگویم صبح به خیر ، آمدهام رفراندوم برگزار
كنم. گفت من ترتیب كار را میدهم و مطلب را به امام منتقل كرد. امام با
هوش و درایتی كه داشتند متوجه شدند و ظاهرا توسط سید احمد آقا یا كس دیگری
به مهندس بازرگان و ایشان هم به آقای صدر حاج سید جوادی – وزیر كشور –
گفتند . همان شب به قم رفتم و اوضاع نامساعد را كه منظور وزیر كشور بود
برای ایشان شرح دادم و ضمنا گفتم آقا ، حالا كه دنیا شما و رهبری شما و این
انقلاب به این عظمت را پذیرفته و به رسمیت شناخته است ، چه نیازی به
رفراندوم داریم ؟ من مطمئن هستم اگر شما " جمهوری اسلامی " را به عنوان
نظام سیاسی كشور اعلام كنید ، هم مردم ما و هم دنیا آن را خواهند پذیرفت .
امام : شما الان نمیفهمید
ایشان
در جواب گفتند شما الان نمیفهمید . پنجاه سال دیگر خواهند گفت با سوء
استفاده از احساسات مردم ، نظام مورد نظر خود را بر مردم تحمیل كردند . نه
حتما باید رأیگیری شود و دقیقا تعداد مخالف و موافق معین شود .
من
وقتی از قم برگشتم ، منزل خالهام بودم كه آقای صدر تماس گرفت و مرا به
وزارت كشور دعوت كرد . من به اتفاق دكتر حسن حبیبی به دیدار ایشان رفتیم و
بعد از كمی گفت و گو ، معاونت سیاسی و اجتماعی را به من و معاونت اداری و
عمران را به ایشان واگذار كرد . از آن تاریخ هر دوی ما در وزارت كشور شروع
به كار كردیم .
تقریبا اواسط اسفند 57 بود كه احمد آقا گفت یك سری بیا
قم و رفتم و گفت آقا پایش را كرده است توی یك كفش و گفته است كه باید خیلی
زود رفراندوم برگزار بشود . برای جمهوری اسلامی .
به ایشان گفتم خیلی خوب ، اما خیلی زود یعنی چه ؟
گفت امام میگوید همین روزهای آینده ،
گفتم
قبلا توضیح دادم كه این كار تشكیلات لازم دارد و نظم میخواهد ،
فرمانداریها ، استانداریها ، صندوق ، جمعآوری تهیه تعرفه و ارسال ، ستاد
مركزی و اینها همه به این سرعت نمیشود ، گفت كه نمیدانم دیگه آقا اصرار
دارد كه این انجام بشود.
من دوباره به قم رفتم و به ایشان گفتم آقا
خود شما نظام جمهوری اسلامی را اعلام كردهاید ، این كافی است و دنیا هم كه
مشروعیت شما را قبول كرده است ، این هیچ ایرادی ندارد.
ایشان گفتند
شما الان را نگاه نكنید ، آن چیزی كه در تاریخ میماند ، واقعیتهای تاریخی
است . شما سعی كنید كه هر چه زودتر دولت این كار را برگزار كند . آن موقع
من در هیأت وزیران هیچ نقشی نداشتم و گاهی اوقات در جلسات دولت به درخواست
دوستان شركت میكردم . به ایشان گفتم برگزاری یك چنین كاری خیلی تداركات
میخواهد ، از وزارت كشور كه باید یك ستادی تشكیل بدهد در شهرستانها و در
مراكز استانها ، بخشداریها ، یك بسیج تشكیلاتی و عمومی باید صورت بگیرد ،
الان در صورتی كه پاسبانها جرأت نمیكنند با لباس پاسبانی بیرون بیایند و
سر چهار راهها بمانند برای نظم عمومی چطوری میخواهید این كار برگزار بشود
.
ایشان گفتند نه این كار امكانپذیر است ، شما بروید و كار را به سبك
انجمن اسلامی در بیاورید . من آمدم تهران و آن شب مطلب را به آقای صدر حاج
سید جوادی اطلاع دادم ، ایشان گفت شما اولویت كارتان را روی برگزاری
رفراندوم بگذارید . گفتم بسیار خوب ولی این بیعتی نباشد برای انجام كار
دائم در وزارت كشور چون من الان تهران را هنوز بلد نیستم ، چطوری میتوانم
معاون سیاسی و اجتماعی وزارت كشور بشوم . به هر حال فایده نكرد و من در
آنجا مشغول كار شدم و این دقیقا 14 یا 15 اسفند سال 57 بود . (1)
تشكیل ستاد برگزاری رفراندوم
در
عرض كمتر از 3 روز به سبك انجمن اسلامی ما یك ستاد برگزاری رفراندوم در
وزارت كشور تشكیل دادیم و به تعداد استانداریها افرادی را از انجمن اسلامی
و دوستان دیگر گرد آوردیم . البته تشكیلات ستاد انتخاباتی وزارت كشور كه
از زمان گذشته با یك مدیریت كل اداره میشد ، خدمات ستادی به ما ارائه
میداد و تجربههای تشكیلاتی خود را در اختیار ستاد رفراندوم میگذارد.
قرار
شد 3 نفر در مركز بمانند و بقیه به مراكز استانها اعزام بشوند ، در آنجا
نیز یك ستاد مركزی به تعداد شهرستانها افرادی را با كمك ائمه جمعه كه مورد
اعتماد احمد آقا بودند در اختیار گرفتند . در مركز شهرها نیز همینطور به
تعداد روستاها و بخشها افراد انتخاب شدند .
تقریبا بیستم اسفند بود كه
ستاد رفراندوم كل كشور تشكیل شد. آن موقع تشكیلات كشوری از هم پاشیده بود ،
استانداریها سر و سامان نداشت . بعضی از استانداران كه به تازگی به محل
كار خود اعزام شده بودند ، مورد اعتراض اهالی بودند . یك بار در یكی از
روزنامهها نوشته بود : "آقای بازرگان آن انقلاب كجا و این انتصابات كجا
؟!"
در خیلی موارد تودهایها و نیروهای چپ و عناصر ضد انقلاب در ایجاد
بلوا و نارضایتی نقش داشتند . استانداران هنوز مجال زیادی برای تسلط به
كار پیدا نكرده بودند ، در حوزههای كوچكتر فرمانداری و شهرستانها و
بخشداریها نیز به همین شكل بود و سازمان منظمی كه عهدهدار اجرای صحیح و
بدون دغدغه رفراندوم بشود ، وجود نداشت . با وظیفه سنگینی روبه رو بودیم و
چارهای ندیدیم كه یك جلسه مشتركی با روحانیون معتمد امام در مراكز
استانها بگذاریم و از آنها تقاضا كنیم كه تسهیلاتی را فراهم كنند . در این
زمینه با كمك حاج احمد آقا با روحانیون سرشناس مراكز استانها مانند آقای
صدوقی در یزد هماهنگیهایی كردیم .
آئیننامه اجرائی رفراندوم تدوین و به دولت و به شورای انقلاب جهت تصویب فرستاده شد . (2)
شورای انقلاب و تصویب قوانین رفراندوم
برنامهریزی
و تصویب قوانین مربوط به رفراندوم تعیین شكل حكومت ایران بر عهده شورای
انقلاب بود . این رفراندوم ، هم به آن دلیل كه رفراندوم شكلگیری نظام بود و
هم به سبب آن كه اولین رفراندوم عمومی ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود ،
اهمیت فراوانی داشت و به همین دلیل ، تصویب قوانین مربوط به آن نیز ،
دارای اهمیت بسیار بود .
براساس قانون مصوب شورای انقلاب ، در هر برگ
رأی ، حروف رأی موافق ( آری ) با رنگ سبز و حروف رأی مخالف (نه ) با رنگ
قرمز چاپ شده بود . بخش بالای این دو قسمت كه حروف آن به رنگ قرمز بود ،
تعرفه رفراندوم بود و رأی دهندگان ، پس از دریافت برگ رفراندوم ، نظر خود
را به صورت مخفی برای یكی از دو حالت زیر اعلام میكردند :
1- تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی كه قانون آن از تصویب ملت خواهد گذشت . ( آری ) ، با رنگ سبز .
2- تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی كه قانون آن از تصویب ملت خواهد گذشت . ( نه ) ، با رنگ قرمز . (3)
هم چنین شورای انقلاب دو لایحه قانونی مهم درباره رفراندوم جمهوری اسلامی به تصویب رساند كه به شرح زیر بودند :
1-
لایحه قانونی مربوط به لغو مقررات و تشریفات دست و پا گیر موجود در ارتباط
با برنامه رفراندوم و تسریع در انجام امور مربوط به آن ، مصوب 17/12/1357:
ماده واحده
چون
مقررات و تشریفات دست و پا گیر موجود ، به خصوص مقررات قانون محاسبات
عمومی مصوب 15 دی ماه 1349 ، موجبات بطئی امور تداركاتی برنامه رفراندوم
جمهوری اسلامی را فراهم مینماید ، لذا به وزارت كشور اجازه داده میشود از
محل اعتبار تصویبی ، یك صد میلیون ریال هزینههای مربوط به انجام رفراندوم
كه برای تهیه لوازم و وسایل و انجام امور چاپی اوراق و دیگر هزینههای
مربوط به آن در نظر گرفته شده است ، بدون رعایت كلیه تشریفات و مقررات
موجود با تشخیص و تصویب وزیر كشور ، كلیه مخارج رفراندوم پرداخت و اسناد
مربوط را به هزینه قطعی منظور دارد .
چون شرایط انقلابی و ضرورت ایجاد
نهادهای سیاسی كشور ایجاب مینمود كه رفراندوم جمهوری اسلامی ، هر چه زودتر
برگزار گردد تا كشور از حالت بلاتكلیفی خارج شد ، نظام جمهوری اسلامی
رسمیت و قانونیت بیاید ، ماده واحده فوق به تصویب رسید .(4)
2- لایحه قانونی راجع به شرط سنی رأیدهندگان رفراندوم انقلاب اسلامی ایران ، مصوب 27/12/1357:
ماده
واحده – به منظور مشاركت ملت رزمنده در تعیین شكل حكومت ایران ، شرط سنی
رأی دهندگان در رفراندوم انقلاب اسلامی ایران 16 سال ( متولدین قبل از سال
1342 ) خواهد بود . (5)
مطابق ماده واحده مذكور ، سن رأیدهندگان به 16
سال تقلیل پیدا میكرد كه به معنای تحولی در سن رأیدهندگان بود . تدوین
كنندگان با كم كردن سن رأی دادن قصد داشتند كه اولا ، سن بلوغ اجتماعی و
سیاسی را به سن بلوغ جسمانی و فقهی نزدیك سازند .
ثانیا ، بر تعداد رأی
دهندگان بیفزاید . زیاد بودن تعداد رأی دهندگان در همهپرسی جمهوری اسلامی
ایران ، كه نظامی مردمی و وابسته به مردم است ، از لحاظ سیاسی و اعتبار
بینالمللی بسیار اهمیت داشت . (6)
همچنین بنا به دستورالعمل وزارت
كشور كه در تاریخ 6 فروردین 1358 منتشر شد ، رأی دهندگان باید ایرانی
میبودند و محجوران از دادن رأی محروم بودند . (7)
اظهارنظرها درباره نوع نظام سیاسی ایران
پس
از مطرح شدن انجام رفراندوم ، بر سر نام و عنوان نظام سیاسی ایران كه باید
در رفراندوم مورد سؤال قرار گیرد ، اختلافاتی بروز كرد . دولت موقت سعی
داشت مفهوم "دموكراتیك" را به "جمهوری اسلامی
" اضافه كند كه با مخالفت جدی امام و نیروهای انقلابی مواجه گردید .
بازرگان در مصاحبهای در تاریخ 4 بهمن 1357 به این مسأله اشاره كرد .
نخستوزیر صراحتا از نظریه جمهوری دموكراتیك اسلامی پشتیبانی كرد و
روزنامههای وابسته و نزدیك به گرایش او ، به اظهارات وی دامن زدند . مثلا
كیهان با تیتر درشت نوشت :
« بازرگان : به جمهوری اسلامی ، صفت دمكراتیك را باید اضافه كرد » . (8)
استدلال
بازرگان این بود كه نباید انتخابهای متعدد را از مردم سلب كرد و آنان را
تنها بر سر دو راه قرار داد بلكه مفهوم دموكراتیك جنبه عامتری است كه حتی
میتوان اسلام و هر نوع نظام حكومتی دیگر را بعدها در آن جا داد .
در
راستای سخنان بازرگان ، دیگر چهرههای دولت موقت نیز از نظریه دموكراتیك
اسلامی دفاع نمودند . احمد صدر حاج سید جوادی ، وزیر كشور ، نیز گفت اگر
بناست ما حكومت دموكراتیك داشته باشیم ، چرا این دموكراسی از آغاز رعایت
نشود ، یعنی از نخستین قدم دوران جدید پس از نظام استبدادی ، مردم در
انتخابات نوع جمهوری مختار باشند و رفراندوم ما از نظر سندیت و مشروعیت
دارای استحكام و قوام قانونی مطلق باشد .
سید جوادی حتی از بازرگان نیز قدم جلوتر گذاشت و به كلی كلمه اسلام را حذف نمود و گفت : « مناسب آن است كه فقط مفهوم جمهوری دمكراتیك باشد تا در تدوین قانون اساسی بتوانیم آن را به هر شكلی در آوریم . (9) »
امام
خمینی شدیدا با نظریه دموكراتیك اسلامی به مخالفت برخاستند و آن را نشانی
از نفوذ و نماد غربزدگی به حساب آوردند . ایشان فرمودند: فقط "جمهوری اسلامی" ، نه یك كلمه زیاد و نه یك كلمه كم .
همچنین در مصاحبهای با حامد الگار به سیاستهای دولت موقت در القا كردن مفهوم دموكراتیك حمله كردند و فرمودند :
«تا
توانستند راجع به جمهوری اسلامی مخالفت كردند . مثلا جمهوری باشد ، اسلام
میخواهیم چه كنیم. جمهوری دمكراتیك باشد ، اسلامش نباشد ، آخرش كه آن خوب
خوبهایشان كه درست و خوب صحبت میكند، میگفت : جمهوری اسلامی دموكراتیك ،
ملت ما این را قبول نكرده گفتند آنچه ما میفهمیم اسلام را میفهمیم و
جمهوری را هم میفهمیم چیست اما *دموكراتیكی كه در طول تاریخ پیراهنش را
عوض كرده است هر وقت به یك معنی الان هم این دموكراتیك در غرب یك معنی دارد
و در شرق یك معنی دیگر است ... آن دموكراتیك را حتی پهلوی اسلام هم
بگذارید ما قبول نداریم ، علاوه بر این من این را در یكی از حرفهایم گفتم
كه این كه ما قبول نداریم برای این كه این اهانت به اسلام است . شما این را پهلویش میگذارید معنایش این است كه اسلام دموكراتیك و حال آن كه از همه دموكراسیها بالاتر است ... » (10)
امام
در پیام دیگری كه در 4 فروردین 1358 پخش گردید ، صراحتا اعلام كردند كه
شما ملت ایران در انتخاب نوع حكومت آزاد هستید . یعنی میتوانید به هر نظام
مورد دلخواه رأی دهید اما خود من به جمهوری اسلامی رأی میدهم . (11)
آیتالله مطهری نیز با اضافه كردن مفهوم دموكراتیك به " جمهوری اسلامی " موافق نبود و در این باره گفت : « ... در عبارت جمهوری دموكراتیك اسلامی ، كلمه دموكراتیك حشو و زاید است ... » (12)
برگزاری رفراندوم در فروردین 58
دكتر
صادق طباطبایی روز 17 اسفند 57 به همراه چند نفر از دستاندركاران ستاد
مركزی رفراندوم حضور امام رسیدند . وی درباره این ملاقات میگوید : « روز
دهم فروردین 58 به عنوان تاریخ برگزاری رفراندوم تعیین شد . امام تأكید
داشتند هر چه سریعتر رفراندوم برگزار شود . وقتی مشكلات را عرض كردم ،
گفتند شما حركت بكنید ، مردم هم مردم نجیبی هستند ، كمك خواهند كردند و
زیاد نگران تحریكات ضد انقلاب نباشید . در جواب ایشان گفتم گاهی
ناهماهنگیها مربوط به روحانیون شهرستانهاست . گفتند هر جا با اشكال مواجد
شدید به من اطلاع بدهید » .(13)
بدین ترتیب مقدمات برگزاری رفراندوم
فراهم شد و در اولین ساعات روز دهم فروردین رفراندوم با شكوه هر چه تمامتر
آغاز شد . حضور مشتاقانه مردم از همان ساعات اولیه نمایان بود . بسیاری از
مردم برای نخستین بار در طول عمر خود بود كه در رأیگیری شركت میكردند .
از اخبار و گزارشها و تصاویری كه وجود دارد میزان شور و حرارت وصفناپذیر
مردم ، حتی اقلیتهای مذهبی كاملا پیدا است . روز اول آنچنان تراكم جمعیت
زیاد بود كه به برخی مناطق ، به خصوص مناطق مرزی تعرفه لازم نرسید و نزدیك
غروب امام اجازه داد كه 24 ساعت دیگر مدت رأیگیری تمدید شود . دكتر
طباطبایی در اینباره میگوید : « ما یك پل ارتباطی بین مراكز استانها و
شهرهای بزرگ برقرار كردیم و با هواپیما و هلیكوپتر و خیلی جاها با قاطر
برگهها را به جاهایی كه نرسیده بود رساندیم . باز هم گزارشهایی میرسید
كه گروههای ضد انقلاب چریكهای فدایی خلق و مجاهدین خلق اقداماتی كرده
بودند و برگهها را از بین برده بودند . متأسفانه علیرغم تدابیر امنیتی در
گنبد و تركمن صحرا و سقز و سنندج و مهاباد ، نگذاشتند رفراندوم برگزار شود
. حتی به اتومبیل هیأت حسن نیت و نمایندگان آقای طالقانی هم حمله كردند كه
خوشبختانه به آنها آسیبی نرسید . در سنندج اكیپی شامل شش پزشك و سه
پرستار كه برای مداوای مجروحین رفته بودند مورد حمله قرار گرفته و كشته
شدند .
مأموران وزارت كشور با صندوقهای سیار به بیمارستانها و زندانها هم میرفتند ، از
نكات جالب این كه امیرعباس هویدا در زندان درخواست كرده بود رأی بدهد كه
برگه به او داده شد و او هم رأی آری به جمهوری اسلامی داد .
بلافاصله
پس از اتمام ساعات رأیگیری ، شمارش آراء آغاز شد . یادم است در حالی كه
نتایج آراء را از نقاط مختلف دریافت میكردیم ، اطلاع دادند كه چریكهای
فدایی یا عدهای مسلح قصد دارند به ستاد انتخابات حمله كنند . عدهای از
كاركنان ترسیده بودند ، آقای كیارشی – معروف به پیراشكی – از دوستان انجمن
اسلامی شهر آخن هم آن موقع به وزارت كشور برای دیدار با من آمده بود . من
گفتم به نظر میرسد جنگ روانی باشد . ولی بالاخره حركت مذبوحانه و بیثمری
انجام دادند . علیرغم آن شمارش آراء ادامه یافت .
ساعت 2-1/5 بعد از
نیمه شب بود كه نتایج جمعآوری شد . با وجود این كه در برخی از شهرها
رأیگیری انجام نشده بود و به برخی نقاط هم برگه رأی نرسیده بود ، اما روی
برخی اطلاعات ، تخمین ما این بود كه 94 درصد واجدین شرایط در رفراندوم شركت
كردهاند ، البته سرشماری دقیق جمعیتی نداشتیم ، اما براساس تعداد
تعرفهها و اطلاعات دیگر جمعیتی این درصد را به دست آوردیم كه خوب یك امر
بیسابقهای بود ... و 2/98 درصد رأی آری به جمهوری اسلامی دادند ...
ضمنا 412 یا 413 نفر هم خواهان جمهوری دمكراتیك خلق [بودند] ... » . (14)
نتیجه
این همهپرسی به این شرح اعلام شد : شركتكنندگان : 20 میلیون و 288 هزار و
21 نفر ، آرای مثبت : بیست میلیون و 147 هزار و 55 رأی و آرای منفی : 140
هزار و 966 رأی . (15)
امام خمینی نیز در پیامی كه به مناسبت برگزاری
رفراندوم صادر كردند ، این روز مبارك را روز امامت و روز فتح و ظفر ملت ،
اعلام كردند و این رفراندوم را بیسابقه خواندند . در این پیام آمده بود :
«*
من به ملت بزرگ ایران كه در طول تاریخ شاهنشاهی ، كه با استكبار خود آنان
را خفیف شمردند و بر آنان كردند آن چه كردند ، صمیمانه تبریك میگویم ...
صبحگاه 12 فروردین – كه روز نخستین حكومت الله است – از بزرگترین اعیاد
مذهبی و ملی ماست . ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند .
روزی كه كنگرههای قصر 2500 سال حكومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه شیطانی برای
همیشه رخت بر بست و حكومت مستضعفین كه حكومت خداست به جای آن نشست ...
»(16)
پینوشتها:
1- صادق طباطبایی ، خاطرات سیاسی – اجتماعی دكتر صادق طباطبایی ، تهران : چاپ و نشر عروج ، 1387 ، ج سوم ، ص 274-269
2- همان ، ص 275و274
3- روزنامه كیهان ، 7/1/1358
4- مجید سائلی كرده ده ، شورای انقلاب اسلامی ایران ، تهران : مركز اسناد انقلاب اسلامی ، 1384 ، ص 174-173
5- همان .
6- همان ، ص 175و174
7- روزنامه كیهان 17/1/58
8- همان ، 4/11/57
9- خیرالله اسماعیلی ، دولت موقت ، تهران : مركز اسناد انقلاب اسلامی ، 1384 ، ص 110
10- همان ، ص 111
11- همان ، ص 112
12- مرتضی مطهری ، پیرامون انقلاب اسلامی ، تهران : دفتر انتشارات اسلامی ، 1360 ، ص 78
13- صادق طباطبایی ، همان ، ص 275
14- همان ، ص 304-301 و 275
15- بهمن خدایی ، همان ، ص 68
16- صحیفه امام ، ج 6 ، ص 452
این وبلاگ سعی دارد درخصوص موضوعاتی که هم اکنون ذهن نوجوانان وجوانان را مشغول خود کرده است مطالبی را دراختیار بگذارد . با تشکر واعلام نظرات خوب بازدید کنندگان محترم.